امروز روز جشنه از نوع جنش خداحافظی همیشه لحظه ی رفتن بابا ناراحت کننده بود تا اینکه به پیشنهاد مامانی کیک وبادکنک به کمک من وداداش اومدن تا این لحظه برامون ,قابل پذیرش تر باشه وسختی اون رو کمتر احساس کنیم بخصوص که بادکنک ها رو این بار داداش گلم از سوپری آقاسید خریده خودش به تنهایی وحتی بستی هم خریده خودش به تنهایی جدا جدا گفتم چون داداش جونم هم جدا جدا رفته بادکنک وبستنی خریده ولی این بار که بابایی گل رفت, چند روز بعدش به ما زنگ زد وگفت شرایط محل ماموریت طوری شده که ماهم میتونیم بریم پیش ایشون دیگه حالا اوضاع واحوال خونه معلومه پراز کارتن وچسب وگونی ...... خاله جانم هم ا...